Search
Close this search box.
Search
Close this search box.

اختلافات ذات‌البینی طالب‌ها

مسدود شدن مکاتب دختران و منع زنان از کار  به یک معضله بزرگ در کشور تبدیل شده است و کشورهایی را که خواهان تماس با طالبان هستند، دچار دردسرهای جدی کرده است.

با آن که یک‌ونیم سال از حاکمیت طالب‌ها می‌گذرد، در اکثر شهرها دختران دانش‌آموز بالاتر از کلاس ششم اجازه رفتن به مکتب را ندارند و دروازه‌های دانشگاه‌ها اواخر سال گذشته میلادی به‌روی زنان بسته شد.

زنان و دختران ناترس در برابر تصامیم نابخردانه طالب‌ها الی سرحد لت‌وکوب توسط افراد طالب‌ها، تهدید مسلحانه و رفتن به زندان طالب‌ها که مورد شکنجه فزیکی و روحی قرار گرفتند، دست از مبارزه بر نداشتند شجاعانه با عزم راسخ علیه طالب‌ها ایستادگی نمودند.

دامنه این اعتراضات در سطح کشور و خارج از کشور از طرف نهادهای حقوق بشری و فعالین مدنی هرچه بیشتر بعد و وسعت قابل ملاحظه بخود کسب کرد.

در نهایت این فشارهای ملی و بین‌المللی باعث گردیدکه  به مرور زمان در طرز دید و اندیشه‌ها بعضی از رهبران طالب‌ها گرایش‌های اندکی پدید آید.

چنانچه برای اولین بار  آقای استانکزی علیه تصامیم هسته قدرت کندهار اظهار مخالفت نموده، وی در یکی از صحبت‌های خویش با روحیه انتقادی گفت: “به صراحت باید بگویم که آموزش بر زن و مرد فرض است. در این زمینه صدها فتوا وجود دارد و هیچ‌کس از فرض بودن آن انکار نمی‌تواند بکند و هیچ نوع مخالفت شرعی در مورد این مساله وجود ندارد.”

نشانه‌های بعدی بروز این اختلافات در طرز دید سراج‌الدین حقانی دیده شد، که وی علیه هسته قدرت در قندهار حرف‌های کنایه‌آمیز زده و بر انحصار قدرت و تحمیل نظریات بر دیگران در زمینه آموزشی انتقاد کرد.

حتی حنفی معاون دوم رییس‌الوزرای طالبان نیز لب به سخن باز کرده در سخنرانی‌اش در سمینار «دینی و علمی» استادان دانشگاه‌های مرکز در کابل اظهار کرد: «تا زمانی‌که به کیفیت و کمیت آموزشی در افغانستان توجه نشود، پیشرفت در این کشور یک خواب و خیال است».

حنفی در ادامه صحبت خود بیان کرد که «نخست نظام آموزشی را تقویت و به‌روز نکنیم، هیچ‌گاهی آنچنان که مستلزم آزادی یک کشور است، وطن خود را ما مستقل نمی‌توانیم بسازیم. »

او گفت باید این نظام را آن‌چنان که تقاضای دنیا است به همان شکل تقویت کنیم.

از چنین موضع‌گیری‌های مقامات ارشد طالب بر می‌آید که مرزبندی وصف‌آرایی در مقابل هسته قدرت قندهار روز تا روز وسعت بیشتر پیدا نموده است.

از امکان بعید نیست که این برخورد‌های لفظی در زودتر ین هنگام به برخورد‌های فزیکی بدل شود.

نباید حرف‌های جنرال اسد درانی رئيس اسبق استخبارات پاکستان را نادیده گرفت که در بخشی از صحبت‌های خویش گفته است: «این حاکمیت نمیتواند دوام بیاورد. به مرور زمان این حاکمیت یک ریزش خواهد داشت. برای این‌که با فرهنگ مردم افغانستان مطابقت ندارند. بلکه نظام دیگری بوجود خواهد آمد. طالب‌ها در افغانستان باقی نخواهند ماند و این‌ها کنار خواهند رفت. یک نظام غیرمتمرکز که جنبه شمولیت فراگیر داشته باشد، بوجود خواهد آمد». این‌که اهداف و پلان‌های دستگاه استخباراتی پاکستان در قبال کشور ما چه است، باگذشت زمان برملا خواهد شد.

از طرف دیگر معلوم می‌گردد که بعضی از مقامات ارشد طالب‌ها نیز به این اعتقاد یافتند که بدون تعامل با کشور‌های جهان و قبول آزادی‌های فردی و بخصوص برای زنان در کشور ادامه و تداوم حاکمیت قرون وسطی شان ناممکن است.

البته نباید فراموش کرد که همه مشکلات توده‌های مظلوم و بیچاره این سرزمین با باز شدن در مکاتب دختران برطرف نمی‌گردد . اساسی‌ترین خواست و نیاز زمان این‌ست که نیازمندی‌های اساسی اقتصادی مردم رفع گردد، زمینه‌های کار برای مردم مهیا شود، زندگی از انحصار طالب‌ها بیرون شده به افراد متخصص و ورزید و مسلکی داده شود، و زمینه‌های کار در دستگاه حاکمیت برای‌شان در مطابقت مسلک‌شان مساعد شود آزادی فردی و جمعی محترم شمرده شده و امنیت فزیکی و روحی افراد جامعه تامین گردد.

فراهم شدن چنین شرایط برای مردم ما از طرف این گروه تاریک‌اندیش بعید به نظر میاید.