Search
Close this search box.
Search
Close this search box.

قلم های گویا در زندان زن ستیزی

یکــــی از دستآوردهای روشن و بالاانتزاعی که بیست سال جمهوری اسلامی، علی رغم همه کم و کاست ها و سهل انگاری های کارگزاران آن، برای مردم افغانستان به ارمغان آورد، آزادی های اجتماعی، فرصت های تعلیمی، و امکانات کاری ای بودند که نصیب دختران و زنان افغان شد. با سقوط قابل پیشبینی آن نظام، این آزادی ها، فرصت ها، و امکانات به یکباره از دست رفتند و زنان و دختران افغان بار دیگر در چهار دیوار خانه های شان زندانی شدند. با سقوط جمهوری ناقصی که از زمان تولد تا لمحهٔ مرگ با پای چوبین راه می رفت، افغانستان سال ها به عقب برگشت و آرزوها و امیدهای میلیون ها انسان با خاک و خاکستر یکسان شد. مرد جبون و نیمه مجنونی که از طریق تقلب بر مسند قدرت تکیه زده بود، برای نجات چند روز حیات خفت آلود خود، با پول ملت و همراه با همکاران بزدل، دست به فرار زد و سرنوشت مردم، آرزوها، امیدها، تجهیزات، و نیروهای امنیتی کشور را به کسانی سپرد که به گفتهٔ خود شان، افتخار مسلکی و علمی شان بایستی بر اساس تعداد ماین هایی ارزیابی شود که به منظور کشتن انسان بکار گذاشته اند.

امروز، بی احترامی ها، محدودیت ها، و خشونت هایی که در حق زنان افغان روا پنداشته می شوند حکایت از نقص ساختاری ای می کنند که جامعهٔ ما از سده های طولانی بدین سو به آن مبتلأ بوده است. شکی نیست که این نقیصه، در همرایی با سایر ضعف های ساختاری جامعهٔ ما، امر رسیدن به صلح و رفاه پایدار را در کشور ما با اِشکال و موانع جدی مواجه ساخته است. آیا امکان دارد ملتی که پنجاه درصد نفــوس آن از حقـــوق اســاسی بشری محــروم اند، بتواند در راه تعالی و صلح دایمــی قــدم بردارد؟ آیـــا امــکان دارد بی عدالتی و خشونتی که امروز در حق زن افغان روا پنداشته می شود، مرد افغان را از اثرات خود مصئون نگهدارد؟ پاسخ به چنین سوال های حیاتی، بدون شک، منفی است.

پس نباید خاموشی اختیار کرد؛ نباید در برابر زن ستیزی و بی عدالتی در حق زنان افغان بی تفاوت ماند. آن عده از زنان و دختران شجاعی که در بیست سال جمهوریت شمیم انسان بودن را حس نموده و هوای آزادی را تنفس کرده اند هرگز از پا نخواهند نشست و کماکان به مبارزهٔ برحق خود ادامه خواهند داد. در این مبارزهٔ برحق، مردان افغان نباید اعلان بی طرفی و بی تفاوتی کنند.

البته زنان و مردان ما توپ و تانک و تفنگ به دست ندارند و در راه دفاع از حقوق خود به خشونت متوسل نخواهند شد. مبارزهٔ آن ها مبارزهٔ مدنی و بدور از خشــونت خـــواهد بـــود. در همین راستاست که عده ای از دختـــران مــا قـــلم به دســت گرفته و خواسته اند دردها، امیدها، و نا امیدی های خود را با خون قلم به توجه نیمه خواب بردهٔ جهان برسانند. این قهرمانان راه آزادی رازهای دل خود را چنین بیان کرده اند:

بیشتر بخوانید